عشق2
خودت میدونستی اینو که جز تو، تو دلم نبود من پای عهدم بودم و خیانت از سوی تو بود تموم خاطرات من اشکای چشمای منه بغض غریبی هنوزم توی صدای منه غریب نوازی می کنی قلبمو ساده می شکنی تا که میگم زجرم نده حرف از جدایی میزنی... ای وای خب آره من دیوونتم این ضعف قلب خستمه صبر منم حدی داره نا مهربونی بسمه... میدونم که بعد رفتنم قلب تو آتیش می گیره دعام اینه که مثل من دلت هیچ وقت نگیره خدا شاهده همیشه نمک به زخمم پاشیدی ولی در عوضش از من هیچ بدی ندیدی غرورمو شکستی و گفتی برو پیشم نمون باشه میرم از پیش تو اما فقط اینو بدون اگه می خوای با رفتنت تو اوج غربت بمیرم اگه بودن من زجرت میده باشه ،من میزارم از اینجا میرم... میرم تا تو راحت باشی... واسه این دنیا من اضافی ام...
یکشنبه 27 آذر 1390 - 12:07:25 AM